مقدمه
مقاله علمی معمولاً در نتيجه پژوهش منطقی، ژرف و متمرکز نظری، عملی يا مختلط، به کوشش يک يا چند نفر در يک موضوع تازه و با رويکردی جديد با جهت دستيابی به نتايجی تازه، تهيه و منتشر ميگردد. (اعتماد و همکاران، 1381، ص2) چنين مقالهای در واقع گزارشی است که محقق از يافتههای علمی و نتايج اقدامات پژوهشی خود برای استفاده ساير پژوهشگران، متخصصان و علاقهمندان به دست ميدهد.
تهيه گزارش از نتايج مطالعات و پژوهشهای انجام شده، يکی از مهمترين مراحل پژوهشگری به شمار ميرود؛ زيرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهای علمی خود را در اختيار ساير محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم که مهم باشد، به پيشرفت علم کمکی نخواهد کرد؛ چون رشد و گسترش هر عملی از طريق ارائه و به هم پيوستن دانشِ فراهم آمده از سوی فردفرد انديشمندان آن علم تحقق مييابد.
همان طور که پژوهشگر پيش از اقدام به پژوهش، نيازمند توجه و بررسی يافتههای علمی پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند يافتههای علمی خود را گسترش بخشد، ديگران نيز بايد بتوانند به يافتههای پژوهشی او دسترسی پيدا کنند و با استفاده از آنها فعاليتهای علمی خود را سازمان داده، در ترميم و تکميل آن بکوشند.
از امتيازهای مهم يک مقاله ميتوان به مختصر ومفيد بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره کرد؛ زيرا محقق ميتواند حاصل چندين ساله پژوهش خود در يک رساله، پاياننامه، پژوهش، يا حتی يک کتاب را به اختصار در يک مقاله علمی بيان کند تا پژوهشگران ديگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از کليات آن آگاهی يابند و در صورت نياز بيشتر، به اصل آن تحقيقات مراجعه کنند.
بدين منظور، امروزه نشريات گوناگونی در زمينههای مختلف علمی- پژوهشی نشر مييابد و مقالههای به چاپ رسيده در آنها، اطلاعات فراوانی را در اختيار دانش پژوهان قرار ميدهند. لازم است محققان با شيوه تدوين مقالات علمی آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شيوههای صحيح، با سهولت، نتايج تحقيقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختيار علاقهمندان قرار دهند.
نوشتن مقاله مستلزم رعايت اصولی در ابعاد مختلف محتوايی، ساختاری و نگارشی است.
2. ملاکهای محتوايی مقاله(2)
يکی از مهمترين ابعاد مقاله علمی، محتوای علمی و ارزشمنديِ کيفی آن است. مقاله بايد يافتههای مهمی را در دانش بشر گزارش نمايد و دارای پيامی آشکار باشد؛ بنابراين پيش از تهيه مقاله، محقق بايد از خود بپرسد که آيا مطالب او آنقدر مهم است که انتشار آن قابل توجيه باشد. آيا ديگران از آن بهره خواهند برد؟ و آيا نتايج پژوهش او، کار آنها را تحت تأثير قرار خواهد داد؟ (هومن، 1378، ص 82).
در اينجا به چندين اصل مهم از اصول و معيارهای محتوايی پژوهش علمی اشاره ميگردد که توجه به آنها قبل از تهيه مقاله به ارتقای کيفيت آن کمک مينمايد.
الف) فرايند «تفکر»: تفکر، تلاش برای معلوم کردن مجهول با استفاده از علوم موجود است. (غرويان، 1368، ص11) بنابراين اساسيترين محور محتوايی يک پژوهش علمی، آن است که مجهولی را روشن نمايد. بر اين اساس، هر پژوهش علمی در پی پاسخ دادن به پرسشهايی است که تاکنون برای مخاطبان کشف نشده است. از اين رو پژوهش علمی هميشه با طرح يک يا چند سئوال آغاز ميشود که محقق در صدد پاسخگويی به آنهاست.
ب) منطقی بودن: منطق که راه درست انديشيدن (تصور) و صحيح استدلال آوردن (تصديق) را ميآموزاند، (مطهری، 1372، ص 21) ابزار ضروری يک مقاله علمی است و محقق بايد شايستگی لازم را در استدلال آوردن، تحليل محتوا و نتيجهگيری داشته باشد. قواعد تعريف، طبقهبندی، استنباطهای قياسی و استقرايی، روشهای مختلف نمونهبرداری و غيره همه از ويژگيهای منطقی يک مقاله علمی است که محقق بايد به آنها توجه داشته باشد. (هومن، 1374، ص 19).
ج) انسجام و نظامدار بودن: مرتبط بودن اجزای مختلف مقاله با همديگر، همچنين متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و ارتباط عناوين فرعی با همديگر، از جمله مواردی است که به تحقيق، يکپارچگی و انسجام ميبخشد. بر اين اساس، محقق بايد عناوين فرعی مقاله خود را با نظمی منطقی از يکديگر مجزا کرده، ارتباط بخشها را مشخص نمايد.
د) تراکمی بودن: از آنجا که هدف پژوهش پاسخ به سئوال هايی است که تا آن زمان دست کم از نظر محقق، پاسخی منطقی برای آن وجود نداشته است، هر پژوهش علمی بايد از يک سو به منظور کشف دانش جديد، و از سوی ديگر، برای تکميل دانش، صورت پذيرد. بنابراين هدف اصلی يک مقاله، کشف يا تکميل دانش بشری است، نه تکرار دوباره آن با عبارات مختلف. (هومن، 1374، ص 20).
ر) تناسب موضوع با نيازهای فعلی جامعه علمی: هر پژوهش علمی بايد نيازهای اساسی جامعه علمی خود را در نظر گرفته، در صدد حل آن مسايل برآيد؛ بنابراين از طرح موضوعاتی که از اولويت تحقيقی برخوردار نيستند و جامعه علمی، بدانها نياز ندارد، بايد احتراز نمود.
س) خلاقيت و نوآوری: هر تحقيق علمی زمانی ميتواند در ارتقای سطح دانش، موفق و موثر باشد که از فکری بديع و خلّاق برخوردار باشد. مقالاتی که به جمع آوری صِرف بسنده ميکنند، نميتوانند سهم عمدهای در پيشرفت دانش بشری داشته باشند.
ص) توضيح مطلب در حدّ ضرورت: از جمله مواردی که محقق در گزارش نويسی پژوهش خود (مقاله) بايد بدان توجه کند، پرهيز از حاشيهروی و زيادهگوييِ افراطی است؛ همچنان که خلاصهگويی نبايد به حدّی باشد که به ابهام و ايهام منجر شود؛ بر اين اساس محقق بايد به حدّی مطالب را تبيين کند که مقصود وی برای خواننده، روشن شود.
ط) متناسب بودن با نظريهها: هر رشته علمی، متشکل از نظريهها و قوانينی است که مورد اتفاق صاحبنظران آن فن است؛ از آنجا که تحقيقات علمی در اين پژوهشگاه در حيطه مشترک علوم انسانی- اسلامی است، يافتههای به دست آمده در تحقيقات ميدانی يا توصيفی نبايد با اصول مبانی دينی و همچنين با قوانين کلی آن رشته تخصصی منافات داشته باشد.
ع) اجتناب از کلی گويی: هدف نهايی علم، صورتبندی يک «نظريه»(3) و «تبيين کردن»(4) يکی از اصول مهم نظريه است. (دلاور، 1371، ص 33) از اين رو محقق بايد بتواند مباحث علمی خود را به روشنی توضيح دهد و با زبان گويا آن را تبيين و از کلی گويی اجتناب نمايد.
ف) گزارش روششناسی تحقيق: «تحقيق»(5) فرايندی است که از طريق آن ميتوان درباره ناشناختهها به جست و جو پرداخت و از آن، شناخت لازم را کسب کرد. در اين فرايند چگونگی گردآوری شواهد و تبديل آنها به يافتهها «روششناسي»(6) ناميده ميشود. اين سئوال که چگونه دادهها بايد گردآوری شود و مورد تفسير قرار گيرد، به طوری که ابهام حاصل از آنها به حداقل ممکن کاهش يابد؟» از موارد مهم تحقيق علمی است. (سرمد و همکاران، 1379، ص 22). يک تحقيق علمی زمانی ميتواند مطالب خود را به اثبات برساند که از روش گردآوری مناسبی برخوردار، و آن روشها در مقاله به خوبی بيان شده باشد.
3.ساختار مقاله علمی
نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحی مدوَّن است. در گزارش يک تحقيق نه تنها بايد ارزشهای محتوايی را مراعات کرد، بلکه بايد از ساختار روشمندی نيز پيروی کرد. امروزه تحقيقات فراوانی انجام ميشود، اما تنها بخش کوچکی از آنها در مقالات منتشر ميگردد. يکی از دلايل آن، عدم مهارت محقق در تهيه و تدوين ساختاری مقاله علمی است.
ساختار مقاله و تهيه گزارش از يک پژوهش علمی، با توجه به روش به کار گرفته شده در پژوهش، متفاوت است. دانشمندان در يک تقسيم بندی کلی، روشهای استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسيم ميکنند. روشهای کمی که در آنها از دادههای کمّی در تحقيق استفاده ميشود (تحقيقات ميدانی) و روشهای کيفی که در آنها از دادههای کيفی (تحقيقات کتابخانهای) استفاده ميشود.(سرمد و همکاران، 1379، ص 78).
مراحل گزارش يک پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقيق، با تفاوت هايی بيان ميگردد.
به دليل يکسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتی، و برای پرهيز از تکرار در اينجا مراحل مقدماتی را به صورت مجزا ميآوريم.
1.3.مراحل مقدماتی گزارش پژوهشی
1.1.3.موضوع يا عنوان مقاله
عنوان، مفهوم اصلی مقاله را نشان ميدهد و بايد به طور خلاصه، مضمون اصلی پژوهش را نشان دهد. عنوان مقاله بايد جذاب باشد، يعنی به گونهای انتخاب شود که نظر خوانندگان را که معمولاً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يک مجله علمی را ميخوانند به خود جلب نمايد. همچنين عنوان بايد کوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهای اصلی پژوهش باشد. تعداد کلمات در عنوان را حداکثر دوازده واژه بيان کردهاند. (سيف، 1375، ص 12).
2.1.3. نام مؤلف يا مؤلفان و سازمان وابسته
بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف يا مؤلفان ذکر ميشود و در سطر زير آن، نام دانشگاه يا مؤسسه که هر يک از مؤلفان در آن مشغول به کارند، ميآيد. اگر پژوهش به وسيله دو يا چند نفر انجام بگيرد و همه آنها به يک دانشگاه يا مؤسسه وابسته باشند، نام مؤسسه يکبار، آن هم به دنبال نام مؤلفان ذکر ميشود. اما اگر هر يک از مؤلفان به سازمان خاصی وابسته باشند، بايد بعد از نام هر يک از آنان، بلافاصله نام مؤسسهای که به آن وابستهاند، ذکر شود. ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يکديگر، معمولاً متناسب با ميزان مشارکت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشارکت همه افراد در اجرای پژوهش يکسان باشد، اسامی آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار ميگيرد. (هومن، 1378، ص 84).
3.1.3.چکيده(7)
چکيده، خلاصه جامعی از محتوای يک گزارش پژوهشی است که همه مراحل و اجرای اصلی پژوهش را در خود دارد. هدفها، پرسشها، روشها، يافتهها و نتايج پژوهش، به اختصار، در چکيده آورده ميشود. در متنِ چکيده بايد از ذکر هرگونه توضيح اضافی خودداری شود. مطالب چکيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابی و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضی تهيه شود.
چکيده در حقيقت بخشی کامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته ميشود و نبايد پيش از انجام گزارش، پژوهش تهيه شود. طول چکيده برای مقاله، بستگی به روشهای خاص هر مجله دارد و معمولاً بين صد تا 150کلمه پيشنهاد شده است.
4.1.3.واژگان کليدی(8)
معمولاً در انتهای چکيده، واژگان کليدی پژوهش را بيان ميکنند تا به خواننده کمک کنند، پس از خواندن چکيده و آشنايی اجمالی با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتی در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتوای مقاله، پنج تا هفت واژه کليدی در هر مقاله بيان ميشود. (سرمد، 1379، ص 321).
2.3. ساختار مقاله مبتنی بر پژوهش ميدانی
روشها و اصول کلی ناظر بر گزارش فعاليت پژوهشی شاخههای علوم، تقريبا به طور خاصی به کار ميروند که همگی متکی بر «روش علمي»(9) است. انجمن روان شناسان (APA ) به منظور تسهيل در امر انتقال روش نتايج پژوهش، الگوی استاندارد شدهای را در اختيار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهيه گزارش پژوهشی خود، آن اصول را به کار گيرند و تقريبا همه مجلههای معتبر علوم انسانی در تهيه و تنظيم نوشتههای پژوهش خود از آنها پيروی ميکنند. (هومن،1378،ص 10) که در زير به اختصار به مراحل آن اشاره ميگردد.
1.2.3.مقدمه(10)
هر مقاله علمی با يک مقدمه شروع ميشود و آن، خلاصهای از فصل اول و دوم پايان نامهها و رسالههاست که به طور مختصر به بيان کليات تحقيق و بررسی مختصری از پيشينه آن ميپردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادی و کاربردی به صورت مختصر بيان ميگردد و سپس به بررسی سوابق پژوهشی که به طور مستقيم به موضوع تحقيق مرتبط است، پرداخته ميشود. مقدمه بايد يک منطق اساسی را در تحقيق بيان کند و به خواننده نشان دهد که چرا اين تحقيق ادامه منطقی گزارشهای پيشين است. در اين بخش پس از نتيجهگيری از پژوهشهای بررسی شده، محقق بايد پرسشهای پژوهش خود را به صورت استفهامی بيان کرده و به تعريف متغيرهای تحقيق به صورت عملياتی بپردازد. (هومن، 1378، ص 87).
2.2.3.روش(11)
هدف اساسی از بيان روش آن است که به گونهای دقيق، چگونگی انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تکرار نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوری کند؛ بنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا، از جمله آزمودنيها، ابزارهای پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحليل دادهها را بيان کند.
الف) آزمودنيها:(12) جامعه مورد مطالعه و ويژگيها و مشخصات آن از نظر تعداد، سن، جنسيت، ميزان تحصيلات و... همچنين چگونگی انتخاب آنها و در صورت گروهبندی شدن تعداد گروهها و مقدار افراد هر گروه بيان ميشود.
ب) ابزارها:(13) ابزارهای آزمايش، مثل پرسشنامه، تست و... پس از آن بيان ميگردد. چنانچه ابزار سنجش، يک وسيله مشهور و استاندارد شده باشد، اشاره به نام آن کافی است، اما اگر يک مقياس خودساخته باشد، بايد چگونگی طراحی و تهيه آن و شواهد مربوط به اعتبار و روايی بودن آن گزارش شود.
ج) طرح پژوهش:(14) به نقشه کار پژوهشگر برای حل مسئله پژوهش، طرح گفته ميشود. ابتدا متغيرهای مستقل، وابسته و تعديل کننده و... بيان ميشود، سپس طرحهای پژوهشی، مثل طرح تک آزمودنيِ پيشتست- پس تست، تحليل واريانس عاملی و...، که در روش به کار گرفته شده، بيان ميگردد. همچنين تکنيکهای کنترل متغيرهای نامربوط و ناخواسته، مانند تصادفی ساختن، همتاسازی و غيره مورد توجه قرار ميگيرد.
د) شيوه اجرا:(15) در اين قسمت همه مراحلی که آزمودنی و آزماينده در طول مطالعه انجام دادهاند، به صورت گام به گام تشريح ميگردد. گردآوری دادهها، دستورالعملهای اجرای پژوهش، چگونگی تشکيل گروههای آزمايشی و کنترل، چگونگی اجرای آزمايش و شيوه ثبت پاسخها و امثال آن، به طور خلاصه و دقيق توضيح داده ميشود.
ر) تحليل دادهها:(16) در اين قسمت چگونگی طبقهبندی، مرتب کردن، خلاصهکردن و تحليلکردن دادهها بيان ميشود؛ همچنين روشهای آماری توصيفی به کار گرفته شده مثل فراوانيها، درصدها، نمودارها، مقادير مرکزی و پراکندگي؛ و روشهای آماری استنباطی، مثل اجرای آزمون t ، z ياf ، استفاده شده در تحقيق بيان ميگردد. (هومن، 1378، ص 87 - 89).
3.2.3. نتايج (17)
در اين بخش، توصيف کلاميِ مختصر و مفيدی از آنچه به دست آمدهاست، ارائه ميشود. اين توصيف کلامی با اطلاعات آماری مورد استفاده، کامل ميشود و بهترين روش آن است که دادهها از طريق شکل و نمودار يا جدول، نمايش داده شوند. ساختار بخش نتايج، معمولاً مبتنی بر ترتيب منطقی پرسشها يا فرضيهها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد نشده بودن فرضيههاست. ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤالها يا فرضيههای آنهااست، (سيف، 1375، ص 30) يا برحسب اهميت آنها. روش متداولِ بيان نتايج، آن است که ابتدا مهمترين و جالبترين يافتهها و سپس به ترتيب، يافتههای کم اهميتتر ارائه ميشود. (هومن، 1378، ص 90).
4.2.3.بحث(18) و تفسير(19)
در اين بخش، تمام اجزای گزارش تحقيق به هم ربط داده ميشوند و محقق با ترکيب و پيوند بخشهای مختلف، خواننده را به سوی يک نتيجهگيری کلی هدايت ميکند. بنابراين لازم است شباهتها و تفاوتهای نتايج اين پژوهش با پژوهشهای قبلی روشن گردد و نيز معلوم شود که يافتههای پژوهش، به روشن شدن مسئله مورد بررسی و زمينه دانش آن چه کمکی کردهاست.
بنابراين توصيه ميشود در اين بخش، ضمن توضيح کوتاهی درباره مسئله پژوهش و بيان نتايج تحقيق، به تفسير نتايج پرداخت. برای اين کار بايد اين نتايج را با يافتههای نتايج پيشين مقايسه کرد. آنگاه توضيح داد که پژوهش حاضر، به گسترش دانش زمينه مورد نظر چه کمکی کردهاست، و در ضمن آن، کاربرد احتمالی آن را مشخص کرد و نقاط ضعف پژوهش را همراه با پيشنهادهايی برای پژوهشگرانی که در آينده ميخواهند در اين زمينه پژوهش، کار کنند، بيان کرد. (سيف، 1375، ص 33).
3.3.ساختار مقاله مبتنی بر پژوهش توصيفی
اصول به کارگرفته شده در پژوهشهای توصيفی باتوجه به روشهای به کارگرفته شده، با اصول پژوهشهای ميدانی، مقداری متفاوت است. هر چند اين اصول ممکن است با توجه به موضوعهای مختلف تحقيقی و رشتههای مختلف، تغيير نمايد، ساختار کليای که تقريبا همه پژوهشهای توصيفی بايد در قالب آن درآيند، به شرح زير است.
1.3.3.مقدمه
آنچه در مقدمه يک مقاله تحقيق کتابخانهای قرارميگيرد - همانند تحقيفات ميدانی - کلياتی است که محقق بايد قبل از شروع بحث، آن را برای خواننده روشن نمايد؛ مانند تعريف و بيان مسئله تحقيق، تبيين ضرورت انجام آن و اهدافی که اين تحقيق به دنبال دارد. همچنين محقق بايد خلاصهای از سابقه بحث را - که به طور مستقيم مرتبط با موضوع است - بيان کند و در نهايت توضيح دهد که اين مقاله به دنبال کشف يا به دستآوردن چه مسئلهای است؛ به عبارتی، مجهولات يا سؤالهای مورد نظر چيست که اين مقاله درصدد بيان آنهااست.
2.3.3.طرح بحث (متن)
در اين بخش، مؤلف وارد اصل مسئله ميشود. در اينجا بايد با توجه به موضوعی که مقاله در پی تحقيق آن است، عناوين فرعيتر از هم متمايز گردند. محقق در تبيين اين قسمت از بحث، بايد اصول مهم قواعد محتوايی مقاله را مورد توجه قراردهد و سعی کند آنها را مراعات نمايد؛ اصولی مانند: منطقی و مستدل بودن، منظم و منسجمبودن، تناسب بحث با عنوان اصلی، ارتباط منطقی بين عناوين فرعيتر در مسئله، خلاقيت و نوآوری در محتوا، اجتناب از کليگويی، مستندبودن بحث به نظريههای علمی و دينی، جلوگيری از حاشيهروی افراطی که به انحراف بحث از مسير اصلی ميانجامد و موجب خستگی خواننده ميشود و همچنين پرهيز از خلاصهگويی و موجزگويی تفريطی که به ابهام در فهم ميانجامد، رعايت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت افراطی، توجهداشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اينها.
3.3.3.نتيجه گيری(20)
در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول، منطقی و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگيری غيرمنصفانه در نتيجهگيری، ارتباطدادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه، ارائه راهبردها و پيشنهادهايی برای تحقيقات آينده، مشخصکردن نقش نتايج در پيشبرد علوم بنيادی و کاربردی و امثال آن، از جمله مواردی است که محقق بايد به آنهاتوجه داشته باشد.
4. ارجاعات(21)
اعتبار يک گزارش پژوهشی علاوه بر صحت و دقت دادهها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعی است که از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار يک مقاله علمی است، به وسيله آن، چگونگی استفاده از انديشههای ديگران را به خواننده معرفی مينمايد. در اين قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره ميشود که يکی شيوه ارجاع دادن در متن است و ديگری شيوه ذکر منابع در پايان مقاله.
1.4.ارجاعات در متن(22)
نخستين چيزی که درباره استناددادن در متن بايد مشخص بشود، اين است که: چه چيزی بايد مستند گردد؟ مک برنی(23) (1990) موارد استنادآوردن را به شرح زير بيان داشته است:
الف) بايد انديشههايی را که به ديگران تعلق دارند، مشخص کرد و با ذکر مأخذ نشان داد که از آنِ چه کسانی ميباشند (امانتداری)؛
ب) هر زمان که افکار و انديشههايی با چهارچوب فکری کسان ديگری همخوانی دارند، موارد را بايد با ذکر منبع مشخص کرد؛
ج) هر زمان که نظريه، روش يا دادهای موردبحث قرار ميگيرد، منبع آن را بايد ذکرکرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بيشتری درباره آن کسب کند، بتواند به آن مراجعه کند؛
د) بايد نقل قولهايی را که از يک متن به صورت مستقيم و بدون دخل و تصرف، داخل گيومه آورده ميشود، مستند ساخت. (مک برنی 1990، به نقل از سيف، 1375، ص 39).
بنابراين اطلاعاتی که برای خوانندگان، اطلاعات عمومی به حساب ميآيند، لازم نيست مستند شوند. نويسنده، تنها در صورتی ميتواند به آثار خود ارجاع، دهد که اين ارجاع برای مطالعه بيشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنين در استنادکردن، حتيالامکان بايد به منبع مستقيم يا ترجمه آن استناد کرد. تنها زمانی به منابع ديگران استناد ميشود که محقق دسترسی مستقيم به اصل اثر را نداشته باشد که در آن صورت بايد مشخص کرد که آن مطلب از يک منبع دست دوم گرفته شده است. (سيف، 1375، ص 40).
1.1.4.شيوه ارجاع در متن
هرگاه در متنِ مقاله مطلبی از يک کتاب يا مجله يا.. به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نقل شود، بايد پس از بيان مطلب، آن را مستند ساخت. اين مستندسازی شيوههای مختلفی دارد که در اينجا به بخشهايی از آن اشاره ميشود.
در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دکتر»، «پروفسور»، «حجتالاسلام»، «آيتاللّه» و امثال آن آورده ميشود، مگر در جايی که لقب جزو نام مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصيرالدين طوسی، آخوند خراسانی، امام خمينی، علامه طباطبايی. (دهنوی، 1377، ص 89).
الف) يک اثر با يک مؤلف:
پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب ميآيد و پس از آن، نقطه آورده ميشود؛ مانند: (منطقی، 1382، ص 27).
ب) يک اثر با بيش از يک مؤلف:
اگر تأليف دارای دو يا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتيب ذکر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه ميآيد؛ ولی در آثار با بيش از سه مؤلف، نام اولين مؤلف ذکر ميشود و به دنبال آن عبارتِ «و همکاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه ميآيد؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازی، 1379، ص 50) يا (نوربخش و همکاران، 1346، ص 75).
ج) آثار با نام سازمانها و نهادها:
در صورتی که آثار به نام شرکتها، انجمنها، مؤسسات، ادارات و مانند اينها انتشار يابند، در استنادکردن، به جای نام مؤلف، نام سازمان ميآيد؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسی، 1382، ص 34).
د) دو يا چند اثر يک مؤلف:
هرگاه به دو يا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتيب تاريخ نشر پشت سرهم ميآيند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يک مؤلف در يک سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز ميگردند؛ مانند: (احمدی، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16).
ر) استناد آيات و روايات:
در استناد دادن به آيات، ابتدا نام سوره، سپس شماره آيه ذکر ميشود. درباره روايات نهجالبلاغه، ابتدا نام کتاب سپس شماره خطبه، نامه يا کلمات قصار ذکر ميشود، و روايات غير نهجالبلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه ميآيد؛ مانند: (بقره، 39)؛ (نهجالبلاغه، خطبه 33)؛ (مجلسی، 1403، ج 56، ص 198).
2.1.4.زيرنويس (پاورقی) توضيحی
توضيحات اضافی، يا توضيح اصطلاحاتی را که نويسنده برای حفظ انسجام متن نميتواند آن را در متن بياورد، ميتوان در زير صفحه با مشخصکردن شماره آنها بيان کرد. نکته قابل توجه اينکه، اين توضيحات بايد حتيالامکان خلاصه ذکر شوند و نبايد تکرار مطالب متن باشند. ترجمه آيات و روايات بايد در متن مقالههای فارسی بيايد و در صورت نياز، متن عربی آن در پاورقی ذکر شود. اما در جايی که آوردن متن عربی در متن ضروری باشد، به جهت پرهيز از تطويل در متن علمی، از آوردن ترجمه در متن، اجتناب ميشود و به توضيح و تبيين آن اکتفا ميشود.
در ترجمه متون توضيحاتی که مؤلف در زيرنويس آورده، بايد عينا ترجمه شود و در صورتی که مترجم برای بيان اصطلاح يا تبيين مطلبی توضيحی را ضروری ببيند، ميتواند آن را در پاورقی ذکرکند و در جلوی آن لفظ «مترجم» را -برای متمايز ساختن آن از توضيحات مؤلف- بياورد.
3.1.4.معادلها
کلمههای بيگانه در داخل متن حتما بايد به فارسی نوشته شود و صورت خارجی آنها در پاورقی ذکر گردد و اين، منحصر به اصطلاحات تخصصی يا اسامی اشخاص است. چنانچه در موارد خاصی لازم باشد که صورت خارجی آنها در داخل متن بيايد، بايد آنها را مقابل صورت فارسی در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسينزاده، 1372، ص 17).
نکته قابلتوجه در استناد دادن معادلها اين است که اولاً در هر متن يا مقاله يا کتاب، فقط يک بار معادل انگليسی آنها آورده ميشود؛ ثانيا معادلهای بکار گرفته شده بايد يکنواخت باشند. و در صورت آوردن معادلهای ديگر، مثل فرانسه، آلمانی، و... بايد، در متن توضيحی درباره آن داده شود. در نوشتن اسامی اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام کوچک او با حروف بزرگ نوشته ميشود مانند C ،Jung .
2.4.ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله فهرستی از منابع و مراجعی که در متن به آنها استناد کرده است، به ترتيب حروف الفبای نام خانوادگی در منابع فارسی (عربی يا انگليسی در صورت استفاده) بياورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقيق و کامل همه مراجعی است که در متن مقاله به آنها استناد شدهاست. هدف از ارائه اين فهرست، نشان دادن ميزان تلاش پژوهشگر در بررسی و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق ساير نويسندگان و مؤلفان و نيز راحتی دستيابی خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براينکه تمامی مراجع و مآخذی که در متن به آنها استناد شده، بايد در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعی آورده ميشود که در متن به آنها استناد شده است.
در ذکر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروری به نظر ميرسند که در همه ارجاعات مشترکاند:
1. نام مؤلف يا مؤلفان؛ 2. تاريخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ايالت)؛ 5. نام ناشر.
جداسازی اين اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازی اجزای مختلف هر يک از آنها با ويرگول (،) صورت ميگيرد.